می گفت : حالا پارسال سال اصلاح الگوی مصرف بود چی شد؟امسال هم شده سال همت مضاعف چی می خواد بشه؟ مگه مشکل ما با این اسما حل میشه؟
گفتم: اگه کسی واقعا همتش رو مضاعف کنه خب قدر چیزی رو که با زحمت به دست آورده بیشتر می دونه و خود بخود الگوی مصرف هم اصلاح میشه.پس این اسم ها بی خود نیستن! همینکه تو کشور در باره همچین موضوعاتی بحث میشه تا حدی تأثیر گذاره
گفت : بابا کدوم همت! آدم باید شادی داشته باشه اینا رقص رو ممنوع کردن! از یه روانشناس شنیدم که خانمها باید حداقل روزی بیست دقیقه برقصند تا خودشون رو خالی کنن روحیه بگیرن و بتونن بهتر به وظایفشون برسن. و ازونجایی که ایران دیسکو نداره پس نمی شه از خانمها انتظار خوش اخلاقی داشت!
گفتم: حالا چه لزومی داره حتما برقصن؟ مگه شادی یعنی این؟
گفت: آره ، با آیروبیک آدم آروم میشه
گفتم: خب آدم می تونه با یک صفحه قرآن خوندن آروم بشه
گفت: قرآن و نهج البلاغه مسکنه، درمان نیست!
گفتم: مگه آیروبیک درمانه؟
گفت: همه دنیا به این رسیدن که آیروبیک واسه روح آدم لازمه!
گفتم: خیلی ببخشید ولی همه ی دنیا آدم رو نساختن! خدا ساخته. و همون خدا گفته که الا بذکر الله تطمئن القلوب!
سرش رو انداخت پایین...
تبیین - معلم انشاء راهنمایم می گفت: قلم خوبی داری،. دلم خون است. همت بیاذن ولیفقیه آب هم نمیخورد. حالا دلم خون است میبینم که دختر باکری را مصادره کردهاند.
اجازه آقای معلم! من همان زمان انشاهایم را با «بسمربالشهداء و الصدیقین» شروع میکردم و آنقدر سلامی که نثار پروردگار و پیامبر و چهاردهمعصوم و امام و 300هزار شهید و رزمندگان اسلام و بسیجیهای مظلوم و مادران شهدا و پدران شهدا و بچههای شهدا میکردم را کش میدادم ...تا بیشتر از یک خط درباره «علم بهتر است یا ثروت» ننوشته باشم. من نه علمش را داشتم نه ثروتش را، اما اینقدر معرفتش را دارم که علیه پسر همت مطلبی ننویسم. نه پسر همت که نوه همت، نتیجه همت، نبیره همت و ندیده همت نیز از قلم من گزندی نخواهند دید. آن پسر نوح بود که با بدان بنشست. پسر همت فرزند شهید است و خاندان شهادتش گم نمیشود. او آقازاده نیست که بکوبمش. من خود یکی را میخواهم که نازم را بخرد ولی نیاز خود را فراموش کرده و ناز پسر همت را میخرم. ادامه مطلب...
صبح روز چهارشنبه 88/9/25 دانشجویان ، اساتید و کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول در طی تجمع اعتراض آمیزی، اهانت به حضرت امام راحل (ره) و مقام عظمای ولایت را محکوم کردند.
ابتدا دانشجویان بسیجی اعم از خواهر و برادر در صحن مسجد موعود دانشگاه و در جوار مزار مطهر شهدای گمنام جمع شده بودند . همه آمده بودند تا بگویند حسین وعلی (ع) زمانشان را تنها نخواهند گذاشت.
بعضی چفیه بر گردن و بعضی لباس مشکی بر تن کرده بودند و می گفتند عاشورای ما امروز است...
حدود ساعت 11 بود همه در حالی که تصاویر مقام معظم رهبری ، امام راحل(ره) ، پرچم های ایران و ... را در دست داشتند شعار گویان به سمت ساختمان فنی و مهندسی دانشگاه راهی شدند ، دربین راه دانشجویان دیگر نیز به آنان پیوستند تا اینکه در جلوی ساختمان فنی همه ی دانشگاه یک صدا شد.
مراسم با تلاوت آیات قرآن کریم شروع شد پس از آن جمعیت شعارهایی در حمایت از ولایت سر دادند در ادامه حجت الاسلام امامیان مسئول دفتر فرهنگ دانشگاه در مورد عظمت حضرت امام (ره) سخنانی را ایراد کردند در پایان بیانیه ی مراسم قرائت شد و انبوه جمعیت حاضر که متشکل از دانشجویان ، اساتید و کارمندان دانشگاه بود با تکبیر های بلند آن را تأیید می کردند.
سپس دانشجویان به طور خود جوش درحالی که عکس امام خمینی(ع) و مقام معظم رهبری را در دست داشتد شروع به راهپیمایی در دانشگاه کرده و یک صدا فریاد میزدند این بیرق علم داره هنوز رو زمین نیافتاده و بسیاری شعارهای دیگر ...
موقع اذان ظهر شده بود، جمعیت شعار میگفتند و به سمت مسجد می رفتند در این حال عده ای قلیل که فکر می کردند بچه های بسیج رفته اند و صحنه را خالی کرده اند جولوی ساختمان فنی جمع شدند و شعارهای خلاف جمع غالب را سر دادند
دانشجویان حامی ولایت هم با دیدن این صحنه دوباره مسیر تظاهرات را تغیر داده و با شعار حسین حسین شعار ما شهادت افتخار ما به جولوی ساختمان فنی و مهندسی بازگشتند و یکصدا فریاد زدند منافق حیا کن دانشگاه رو رها کن . مخالفین هم با دیدن جمعیت زیاد وپرشور بسیجیان فرار را برقرار ترجیح دادند و این امر باعث شد که تمام حاضرین یکصدا شعار سر بدهند : «ماشالا ، حزب الله» و « منافق فرار کرد» و ...
در نهایت دانشجویان ، اساتید و کارمندان دانشگاه جهت وحدت بیشتر و اعلام حمایت از رهبری نماز ظهر و عصر را در جلوی ساختمان فنی و مهندسی اقامه کردند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پ ن: ممنون از داداشی بابت اطلاع رسانی.
برای افراد یک جامعه انقلابی و بخصوص فعالان سیاسی آن ، هر از چندگاهی بازگشت به گذشته و دقت در شعارهای آرمانی و اصلی نظام مفید به نظر می رسد.
این که به یاد داشته باشیم مهمترین اصل روبط و سیاست خارجی ما همان است که با یک کاشیکاری زیبا و ساده بر سردر وزارت امور خارجه کشورمان حک شده بسیار بسیار ضروریست:
نه شرقی ، نه غربی ، جمهوری اسلامی
تکیه بر این شعار برای ما روشن می سازد که تمامی روابط ما با دول مختلف تنها بر اساس حفظ عزت و منافع کشور اسلامیمان می باشد.
این روزها عده ای با حمله به دولت از ارتباط میان ایران و چین و روسیه انتقاد می کنند . هر چند دلایل کم و بیش منطقی ای را برای این هجمه مطرح می کنند اما نکته مهم این است که به یاد داشته باشیم این انتقادهایمان را زیر سایه ی کدام پرچم مطرح می کنیم! شعار مرگ بر روسیه سردادن آن هم به دلیل بدقولی های هسته ای روسیه نسبت به ایران ، خوب است اما اگر زیر پرچم انگلیس و آمریکا نباشد!
دفاع از عزت سیاسی کشور با تمسک جستن به بیگانه امکان پذیر نخواهد بود.
این که ما با کدام کشورها ارتباط داشته باشیم تنها بر اساس مصلحت و منافع ملی ماست که معنی پیدا می کند در غیر این صورت اگر برای خوش آمد یک بیگانه به بیگانه دیگر ترش روییی کنیم و یا لبخند بزنیم ، این عین ذلت ماست.
____________________________________________________________________
پ ن 1: چند روزی خونه نبودم(وطن تشریف داشتم!) این بود که نشد به موقع عید بزرگ غدیر رو بهتون تبریک بگم. عیدتون مبارک...
پ ن2: اون یکی شاهد هم به سلامتی از سفر عتبات عالیات برگشت . زیارت قبول!
دیروز ایمیلی از یه دوست مسلمان خارجی دریافت کردم که حاوی یه فایل پاورپوینت بود با نام ایران.
با کلی ذوق و شوق دانلودش کردم و فکر می کردم توش پر از زیباییهای ایران عزیمونه! فکرشو بکنین بیشتر از 2 مگابایت داده رو دانلود کردم اونم با اینترنت دایل آپ خدا به داد قبض تلفن برسه!
خلاصه بازش کردم و با کمال تعجب دیدم پر از صحنه های اعدام و سنگسار و شلاق خوردن مجرمینه و سعی داشت این صحنه ها رو به عنوان نقض حقوق بشر تو ایران معرفی کنه . بعد هم رفت سراغ حمایت ایران از تروریست !! خیلی با حال بود عکسی از مقامات قبل از انقلاب در حال دست دادن با هیتلر گذاشته بود و کنارش عکس احمدی نژاد و سید حسن نصر الله و اسماعیل حنیه !!! و این یعنی حمایت ایران از تروریست و بعد هم انرژی هسته ای . نوشته بود آی مردم دنیا با بمبهای هسته ای ایران امنیت ندارید و به داد خودتون برسید و ازین جور حرفا!
البته من طی یه ایمیل بلند بالا با همون انگلیسی دستوپاشکسته ای که بلدم جواب اون طرف رو دادم اون هم در چند بند .( خودم حال کردم!) ولی انصافا وقتی اونا انقدر وقت و هزینه واسه خراب کردن وجهه ی ایران صرف می کنن واقعا وقت اون نشده که خودمون هم به فکر بیافتیم و هر کدوممون در هر جایی که هستیم خودمون و چند قدم بالاتر بکشونیم و آمادگی پاسخگویی به این اراجیفشون رو تو خودمون به وجود بیاریم ؟
هر چند به اعتقاد من همیشه بهترین دفاع حمله ست!
مبانی اعتقادی غربیا اونقدر سست هست که با یه تحقیق ساده بتونیم به چالش بکشونیمشون . چرا این کار رو نکنیم؟؟
امروز روز موعود خیلیا بود. خیلیا دلشونرو به امروز خوش کرده بودن و کلی هم روش هزینه کرده بودن، از اسکن و دلار گرفته تا چیزی به اسم آبرو و حیثیت رسانه ای!!!
قرار بود امروز میلیونها سبزپوش خیابونای تهرانو چمن کاری کنن!!!
این میلیونها نفر با خوشبینانه ترین چشمها بیشتر از چندصد نفر نشدن! 500 -600 نفری که مسلما عده زیادیشون هم مستقیما واسه اغتشاش از اونور ابی ها آموزش و دستمزد گرفته بود که اوناهم با تمام هارتو پورتشون جلوی شعارهای الله اکبر عده قلیلی از مردم کم آوردن .
خداییش عجب حالی بردن مردم تهران وقتی این موج سبزو دست از پا درازتر از تو جمع خودشون عین یه مشت آشغال و خاشاک بیرون انداختن!
ایول. واقعا ایول
خامنه ای خمینی دیگر است ولایتش ولایت حیدر است ( تاکور شود هرآنکه نتواند دید!)
با نگرش دقیق میتوان گفت در هیچ مکتب و گرایشی مانند مکتب اسلام حریم وحقوق زنان مورد حمایت قرار نگرفته است. در دیدگاه اسلام زن به عنوان شخصیتی گران بها در ابعاد مختلف ایفای نقش میکند، اما حریم و مدار او هرگز با مردان آمیخته نمیشود، مکانهای عمومی، جلوه گاه جاذبههای جنسی او نیست؛ رسالت و ایفای نقش اجتماعی او، همسرداری، خانهداری و تربیت فرزند را کمرنگ نمیکند؛ میان افراطِ اختلاط و تفریط محدودیت، راه سوم «حریم» را در پیش گرفته است و غیرت و عفت او، راه هر گونه ابتذال جنسی و التذاذ را بر اغیار بسته است.
قرآن کریم زن را فوق مسایل گروهی و قبیلهای مطرح میسازد و به او شخصیتی جهانی میبخشد به گونهای که زن نیک کرداری چون همسر فرعون را برای همة مؤمنان ـ اعم از مرد و زن ـ به عنوان الگو معرفی مینماید.[1] در طول تاریخ اگر مردان نقش آفرین و تاریخساز را مشاهده میکنیم، در کنار آنان نقش زنانی موفق و تأثیرگذار را نیز نباید فراموش کنیم. در همة انقلابها زنان تأثیر فراوانی در پیشبرد اهداف آن انقلاب داشتهاند. انقلاب جهانی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ـکه اهداف همة انبیا و اولیای الهی به طور کامل در آن تحقق پیدا خواهد کرد ـ نیز از این مطلب مستثنا نخواهد بود و زنان نقش مؤثری در پیروزی حق بر باطل و تحقق دولت کریمة مهدوی ایفا خواهند کرد در میان روایاتی که حضور و نقش زنان در حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را مطرح میکنند، چند دسته از روایات بیشتر قابل توجه میباشند: 1. روایاتی که بیانگر حضور 50 زن در بین یاران اصلی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف میباشد:از امام باقر ـ علیه السلام ـ روایت شده است که فرمود: «چون مهدى فریاد بر آورد که ما از خدا یارى مى طلبیم و از هر مسلمانى، سیصد و سیزده تن از مردان نزد او آیند که با آنان پنجاه زن نیز هست، این جماعت در مکه گرد آیند.»[2] در روایات 313 نفر را دستیاران و حکام حضرت معرفی میکنند: آنان وزیران اویند که از جانب او سنگینی بار حکومت را بر دوش میکشند» و «هُم النُّجَبَاءِ وَ الْقُضَاةُ و َالْحُکَّام وَ الْفُقَهَاء فِی الدِّین». «آنان برترین ها، قاضیان، حاکمان و فقیهان در دیناند.»[3] در حدیث دیگری مفضل بن عمر از امام صادق(ع) نقل کرده است: "همراه حضرت قائم سیزده زن هستند". مفضّل پرسید: آنان همراه حضرت چه نقشی دارند؟ امام فرمود: "مجروحان را مداوا و از بیماران پرستاری می کنند، هم چنان که تعدادی از زنان همراه پیامبر(ص) بودند"..»[4] امام باقر علیه السلام میفرمایند: «در زمان حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به همة مردم حکمت و علم بیاموزند؛ تا آن جا که زنان در خانهها با کتاب خدا و سنت پیامبر اکرم صل الله علیه و آله وسلم قضاوت میکنند.»[5] 2. روایاتی که حضور 400 زن آسمانی را در حکومت حضرت مهدی (عج) مطرح میکنند:از پیامبر اکرم صل الله علیه و آله وسلم نقل شده است: «عیسی بن مریم به همراه هشتصد مرد و چهارصد زن از بهترین و شایستهترین افراد، روی زمین خواهد آمد.»[6] 3. رجعت زنان نیز در بعضی از روایات مطرح شده است:امام صادق علیه السلام به مفضل بن عمر فرمودند: «همراه حضرت قائم علیه السلام سیزده زن هستند.... گفتم: آن سیزده نفر را نام ببرید. فرمود: قنوا دختر رشید، امّ ایمن، حبابه والبیه، سمیه مادر عمار یاسر، زبیده، ام خالد احمیه، امّ سعید حنفیّه، صیانه ماشطه و ام خالد جهنّبیه»[7] این افراد هر کدام در جهتی و عمدتاً در جهاد با دشمنان خدا از خود شایستگیهایی نشان دادهاند. برخی از آنان مانند صیانه، مادر چند شهید بوده است و خود نیز با وضعی جانسوز به شهادت رسید.[8] برخی چون سمیّه در راه دفاع از عقیدة خود سختترین شکنجهها را تحمل کرده و تا پای جان از عقیدة خود دفاع کردهاند.[9] برخی نیز به خاطر پاکی و شایستگیهایی که در وجود خود داشتهاند افتخار مصاحبت با پیامبر اکرم صل الله علیه و آله وسلم و امامان معصوم علیهم السلام را در کارنامة خود دارند و مورد عنایات ویژة معصومان علیهم السلام قرار گرفتهاند و ثابت کردهاند که در حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز میتوانند نقش آفرینی نمایند. با توجه به روایاتی که بیانگر حضور زنان در حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف میباشد، نقش زنان را در موارد زیر میتوان جستجو کرد: نمایندگی از جانب جامعة زنان در حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، انجام فعالیتهای فرهنگی و پاسخ گویی به مسائل شرعی بانوان، مدیریت و برنامهریزی، پیام رسانی و برحذر داشتن مردم از فرهنگ شیطانی دجال،[10] مداوای زخمیها و پرستاری از بیماران، رساندن مهمات و آب و غذا به رزمندگان، تشویق رزمندگان برای عزیمت به جبهه و تشویق آنها در صحنه نبرد و روحیه بخشیدن به رزمندگان و.... از آن جا که یکی از مهمترین راههای نقش آفرینی ایجاد الگوهای رفتاری است، این زنان میتوانند برای بانوان عصر ما اسوه و الگوی رفتاری باشند. بانوان منتظر، نظیر دوران انقلاب و دفاع مقدس؛ میتوانند با کسب ویژگیهای بارز این بانوان سرافراز، خود را به قافلة یاران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نزدیک نمایند. با مطالعة زندگی این بانوان نمونه به نکات مهم و ویژگیهای بارزی برخورد میکنیم؛ مانند: ایمان و عشق به خدا، امام شناسی و معرفت نسبت به حجت خدا، تولی و تبری، شهادت طلبی، صبر و استقامت در راه خدا، گذشتن از جان و مال و اولاد برای حفظ دین، عبادت و بندگی خالصانة خدا، آموختن احکام شرعی و آشنایی با مسائل حلال و حرام، انجام امور عام المنفعه و گره گشایی از کار مردم، ارتباط با قرآن کریم، تربیت فرزندان صالح و... -------------------------------------------------------------------------------- [1] . تحریم / 11. [2] . بحارالانوار، ج 52، ص223، حدیث 87.. [3] . معجم احادیث الامام المهدی، ج5، ص37. [4] . دلائل الامامة، طبری، منشورات الرضی، قم، ص 260.3. [5] . الغیبة نعمانی، ص239. [6] . معجم احادیث الامام المهدی، ج5، ص515. [7] . اثباة الهداة، ج7، صص150-171. [8] . منهاج الدموع، ص93. [9] . سفینة البحار، ج4، ص303. [10] . کنزالعمال، ج14، ص602. |
کابینه دهم با رویکرد افزایش و مدیرمدارانه کردنه بیش از پیش فعالیتهای دولت به مجلس معرفی شد.بحث برانگیزترین مسئله در این باره حضور بانوان به عنوان وزرای کابینه می باشد. و جالب اینکه تلخترین انتقادات در این مورد از سوی کسانی صورت می گیرد که پیش از این عدم حضور زنان در مدیریتهای کلیدی کشور را بزرگترین نقص دولت اسلامی ایران می دانستند و به این بهانه و به صور گوناگون به تمامیت نظام انتقاد می کردند . گذشته از نظر این دسته از شبه روشن فکران که حالا با موضع جدیدشان در برابر وزرای خانم ناسالم بودن ادعاهای پیشین خود را به اثبات رساندند به دیدگاه مذهبیونی می رسیم که ناعادلانه این انتخاب رئیس جمهور را برخلاف شعارهای انقلابی ایشان می دانند در حالی که در یک دولت انقلابی حقیقی اصل بر کارآمدی افراد است نه جنسیت آنها و حال آنکه جناب آقای احمدی نژاد زیرکانه از توانمندی بانوان در وزارتخانه هایی بهره جسته که عملا بیشترین سروکار را با زنان جامعه دارا می باشند که این خود به نوعی برگرفته از احکام اسلامی ما می باشد.
علارغم شعارهای مختلف تفکرات گوناگون، من بر این عقیده هستم که نه حضور بانوان در مسئولیت های کشوری نشان دهنده اهمیت دادن به بانوان است و نه عدم حضور آنان. مشکلات جامعه و به تبع آنان مشکلات قشر عظیم و مکرم زنان در صورتی برطرف خواهد شد که مسئولین تنها و تنها بر اساس قابلیت و توانمندی و دانش و ایمانشان در پستهای مختلف به کار گرفته شوند. فاکتور ایمان که برخی آن را تحجر و دگم اندیشی!! می نامند بزرگترین عامل در عملکرد صحیح مسئولین می باشد چرا که فرد با ایمان بر اساس اعتقادات خود حاضر نخواهد شد اولا آخرت خود را به دنیای کسی بفروشد و این مقام و پست را امانت خدای تعالی می داند که همین امر باعث می شود که تمام تلاش خود و حتی فوق آن را برای خدمت شایسته به خلق خدا به کار گیرد. حال آنکه مسئول بی ایمان از این انگیزه درونی برخوردار نبوده و مداوم نیازمند نظارت شدید بیرونی می باشد.
به حمد خدا وزرای پیشنهادی رئیس جمهور همگی از این فکتور قوی برخوردار می باشند .
نکته جالب دیگر در ترکیب کابینه، جابجایی هایی گردشی ای است که در این دولت نسبت کابینه نهم روی داده و نشان از دقت رئیس جمهور بر عملکرد وزرا و تشخیص بهتر توانایی های انان و نیازهای جامعه دارد.
به امید ظهور صاحب الزمان(عج) و تشکیل دولت کریمه...
28 مرداد یادآور دخالتها و بیدادگری های بیگانگان در کشور عزیزمان است. کودتای 28 مرداد 32 در ایران نخستین کودتایی بود که دولت آمریکا توانست از آن طریق، دولتی را سرنگون سازد.نطفه کودتا از زمستان سال 1331 با دیدار مقامات امنیتی - اطلاعاتی بریتانیا با مقامات بخش خاور نزدیک و آفریقای سیا در واشنگتن بسته شد.
ستاد سیا در تهران بر این عقیده بود که شاه قاطعانه علیه مصدق وارد صحنه نخواهد شد. توافق شد که ستاد سیا در تهران با تبلیغات « خاکستری» سیاست جدید خود را در حمله به دکتر مصدق شروع کند. ستاد سیا در تهران این خط را به عوامل خود و از طریق سازمان ضد جاسوسی بریتانیا ( اس آ اس ) به برادران رشیدیان انتقال داد. از بخش طراحی و هنری سیا در تهران خواسته شد تا مقدار زیادی کاریکاتور ضد مصدقی تهیه کند.
در 20 خرداد 32 همه آنهایی که در شکل گیری طرح کودتا شرکت داشتند وارد بیروت شدند. از جمله کرمیت روزولت رییس کل پروژه و راجر گویران رییس ستاد سیا در تهران و ویلبر. در 26 خرداد جلسه دیگری در لندن تشکیل شد و تصمیم نهایی گرفته شد.
در پایان تیر ماه 32 ژنرال شوارتسکف که از سالهای 21 تا 27 ریاست هیأت نظامی آمریکا در ژاندارمری ایران را به عهده داشت و دوستی و احترامی بین او و شاه به وجود آمده بود مأموریت یافت تا با سفر به ایران سه سند را به امضای او برساند: یک فرمان به نام زاهدی در مقام رییس ستاد، نامه ای حاکی از اعتماد وی به زاهدی تا بتوان به اتکای آن به نام شاه از طریق اسدالله رشیدیان افسران ارتش را برای طرح براندازی جلب کرد و بالاخره فرمانی خطاب به همه صفوف ارتش تا از رییس قانونی ستاد وی حمایت کنند.
در اوایل مرداد ماه یک کارزار تبلیغاتی و برنامه ریزی شده به نفع شاه و علیه مصدق در آذربایجان به راه افتاد. در 4 مرداد 32 روزولت و شوارتسکف در تهران بودند. با ورود روزولت به تهران، به عنوان بخشی از جنگ روانی تصمیم گرفته شد که از میزان تماس نزدیک بین مقامات بلند پایه آمریکا و دولت مصدق کاسته شود.
در روز 6 مرداد جان فاستر دالس، وزیر خارجه آمریکا در یک مصاحبه مطبوعاتی که به پیشنهاد سیا انجام گرفت گفت فعالیت های روز افزون حزب کمونیست غیر قانونی در ایران و مدارای دولت مصدق با آن مایه نگرانی دولت ماست، این وضعیت اعطای کمک های مالی به ایران را با دشواری روبه رو می سازد.
در 10 مرداد شوارتسکوف توانست با شاه دیداری طولانی داشته باشد. در این دیدار شاه تأکید کرد که اگر مصدق همه پرسی را اجرا و مجلس را منحل کند آنگاه وی طبق قانون اساسی اختیار تام دارد که مصدق را برکنار کند و نخست وزیر منتخب خود را به جای وی بنشاند.
در این زمان توجه مصدق به مجلس معطوف بود. یعنی جایی که ظاهرا مخالفت ها سخت تر می شد. وی در 23 تیر نمایندگان طرفدار دولت را تشویق به استعفا کرد. شماری از نمایندگان بی طرف و مخالفان کم جرئت مصدق نیز به دیگران تأسی کردند و شمار مستعفیان به 28 تن رسید. ستاد مرکزی سیا مصرانه می خواست که نمایندگان ضد مصدق برای حفظ کرسی نمایندگی خود تشویق شوند و در مجلس بست بنشینند.
قرار شد زمینه سازی شود تا نمایندگانی که استعفا نداده بودند خودشان مجلس را به عنوان نهادی قانونی تشکیل دهند. این موضوع باعث شد که مصدق بیشتر در انحلال مجلس مصر شود. وی اعلام همه پرسی کرد و از مردم خواست به انحلال مجلس رأی آری یا نه بدهند. همه پرسی در 13 مرداد در سراسر کشور انجام و گزارش شد که دو میلیون نفر به همه پرسی رای مثبت داده اند و فقط چند صد نفر رای نداده اند.
بیانیه های آیت الله کاشانی در این روزها تأکید بر غیر قانونی بودن همه پرسی داشت. در روز 12 مرداد رشیدیان جزییات عملیات را به شاه گفته بود. در همین روز روزولت دیداری طولانی و بی نتیجه با شاه داشت. در روز 17 مرداد روزولت بار دیگر شاه را دید و کوشید بر تردید او فایق آید. شاه موافقت کرد شفاها به افسران برای عملیات دلگرمی بدهد. 20 مرداد سرهنگ حسن اخوی با شاه ملاقات و فهرست افسرانی را که آماده اند با فرمان شاه دست به عملیات بزنند به او داد. شاه دوباره تأکید کرد که گرچه با این عملیات موافق است اما پای هیچ ورقه ای را امضا نخواهد کرد. اخوی به این تصمیم اعتراض کرد و به دنبال رشیدیان فرستاد.
رشیدیان پیامی از روزولت برای شاه آورد که وی با بیزاری کامل ایران را ترک خواهد کرد مگر آنکه شاه ظرف چند روز آینده دست به کار شود. سرانجام شاه گفت که اوراق را امضا می کند و زاهدی را می بیند و سپس به رامسر می رود.
رشیدیان و روزولت به این نتیجه رسیدند که دو فرمان سلطنتی وجود داشته باشد یکی فرمان برکناری مصدق و دیگری فرمان انتصاب زاهدی به نخست وزیری. رشیدیان و بهبودی سرپرست کارکنان دربار که یکی از مأموران با سابقه بریتانیا بود متن فرمان ها را آماده کردند.
روز 21 مرداد سرهنگ نعمت الله نصیری فرمانده گارد شاهنشاهی متن فرمان ها را برای امضا به رامسر برد. به گفته نصیری، سرانجام ثریا شاه را راضی به امضای فرمان ها کرد.
بر اساس بیانیه تیمسار محمد تقی ریاحی ریاست ستاد ارتش که طرفدار مصدق بود، او در ساعت 5 بعد از ظهر 24 مرداد، از جزییات توطئه آگاه شده بود. ساعت 11 شب ریاحی معاون خود تیمسار کیانی را به باغ شاه فرستاد. در باغ شاه سرهنگ نصیری که پیشتر به آنجا رسیده بود به همراه افسران طرفدار شاه، کیانی را دستگیر کرد. در همین ساعات تعدادی کامیون پر از سربازان طرفدار شاه به دستگیری افراد پرداختند. به نظر می رسد ریاحی توانسته بود قبل از نیمه شب دسته هایی از سربازان را به نقاط حساسی که امکان حمله به آنها می رفت گسیل کند.
اینکه چه حادثه یا چه واکنشی از سوی ریاحی و دیگر نظامیان طرفدار مصدق روی داد که موجب ضعف افسران طرفدار زاهدی در انجام وظایف خود شد، به درستی معلوم نیست. با این حال معلوم شد که تیمسار باتمانقلیج رییس ستاد زاهدی ترسید و پنهان شد. بی تردید این کار و همچنین خبر دستگیری کیانی که به سرعت در همه جا پراکنده شد تأثیر چشمگیری در تضعیف روحیه ها آن هم در لحظات حساس داشت. صبح روز 25 مرداد تیمسار باتمانقلیج دستگیر شد و تیمسار آبان فرزانگان از مأموران ارشد ستاد سیا در تهران به این ستاد پناه آورد.
در سحرگاه 25 مرداد رادیو تهران بیانیه ویژه دولت را پخش کرد که در آن از انجام کودتای شب پیش یاد شده بود. ستاد سیا در تهران با این وظیفه رو به رو شد که طرح را از شکست کامل نجات دهد و به سرعت تصمیمات مهمی اتخاذ کند. چندی نگذشت که خبر رسید شاه گریخته است.
روزنامه « شجاعت» که به جای روزنامه اصلی حزب توده « بسوی آینده » منتشر می شد، از 22 مرداد وقوع یک کودتا را پیش بینی کرده بود. این روزنامه همچنین خبر داده بود که مصدق روز 23 مرداد از آن با خبر شده بود. حزب توده از نقشه کودتا مطلع بود ولی چگونگی آن معلوم نیست. ظهر 25 مرداد رادیو برنامه کوتاهی از دکتر مصدق پخش کرد که در آن گفته می شد بر اساس اراده ملی که از طریق همه پرسی ابراز شد مجلس هفدهم منحل و انتخابات مجلس هجدهم بزودی برگزار می شود.
حوالی ساعت 4 عصر دو تن از مقامات ارشد سفارت امید خود را از دست داده بودند ولی روزولت هنوز شانس کمی برای موفقیت قایل بود به شرط آنکه شاه که به بغداد گریخته بود، پیامی می فرستاد و زاهدی در موضع تهاجمی قرار می گرفت. ستاد سیا در تهران پیش نویس پیامی را که می بایست شاه قرائت کند آماده کرد. صبح 26 مرداد خبر بیانیه ای که شاه از بغداد فرستاده بود از رادیوهای خارج پخش شد.
در این پیام شاه گفت که فرمان هایی مبنی بر عزل مصدق و انتصاب زاهدی به نخست وزیری صادر کرده است و افزود که از سلطنت کناره گیری نکرده و به وفاداری مردم ایران اعتماد دارد. غروب روز 26 مرداد پرکارترین و فرساینده ترین زمان برای ستاد سیا در تهران بود. تصمیم گرفته شد که عملیاتی برای روز چهارشنبه 28 مرداد انجام گیرد.
در همین روز پیامی به ستاد تهران رسید که در آن گفته شده بود بهتر است روزولت به خاطر مسایل امنیتی هر چه زودتر تهران را ترک کند و از شکست طرح اظهار نارضایتی شده بود.
صبح روز 27 مرداد شاه بغداد را با یک فروند هواپیمای تجاری به سوی رم ترک کرد. ساعت ده و نیم صبح روز 27 مرداد تیمسار ریاحی رییس ستاد ارتش با افسران عالی رتبه ارتش در تالار سخنرانی دانشگاه جنگ ملاقات کرد و برنامه شورش را برای آنها خواند و تأکید کرد که ارتش باید به دولت وفادار باشد.
دفتر اس آی اس در نیکوزیا از لندن خواست که شاه را تحت فشار بگذارد که برای زیارت عتبات عالیات به عراق باز گردد تا با روحانیون آنجا در تماس مستقیم باشد. جنگ تبلیغاتی کیوانی و جلیلی از مأموران سیا در تروریست جلوه دادن حزب توده به اوج خود رسید.
در شب 28 مرداد دستجات بظاهر توده ای را به خیابانها گسیل داشتند. این دسته ها مأموریت داشتند که در خیابان های لاله زار و امیریه هر مغازه ای را که به دستشان رسید غارت کنند و درهم بشکنند و نشان دهند که این کارها کار اعضای حزب توده است.
قبل از ساعت 9 صبح روز 28 مرداد گروههای طرفدار شاه در منطقه بازار گرد آمدند. اعضای این گروهها نه تنها انتخاب خود را بین شاه و مصدق کرده بودند بلکه تحت تأثیر حرکات روز گذشته منتسب به حزب توده به اندازه کافی تحریک شده و آماده اقدام بودند. این جماعت فقط به یک رهبری احتیاج داشتند. جلیلی که یک گروه را در پیشروی به سوی مجلس همراهی می کرد، در سر راه خود به روزنامه « باختر امروز» که متعلق به حسین فاطمی، وزیر خارجه بود حمله کرد.
این روزنامه را که در روزهای 26 و 27 مرداد خضمانه ترین حملات را به شاه کرده بود، به تحریک او آتش زدند و تقریبا درهمان ساعت ها فرد دیگری به نام افشار گروههای دیگری را به سوی روزنامه های توده ای هدایت کرد که همه آنها منهدم شدند
خبر اینکه رویدادهای کاملا تکان دهنده در حال وقوع است به سرعت سطح وسیعی از شهر را در نوردید. دستوراتی به جلیلی و کیوانی داده شد تا بکوشند نیروهای امنیتی را در کنار تظاهر کنندگان قرار دهند و به سوی رادیو بروند و آن را تصرف کنند. اینکه تا چه اندازه فعالیت های بعدی حاصل تلاش های مشخص مأمورین ما بود هرگز معلوم نمی شود.
تا ساعت ده و پانزده دقیقه صبح، کامیون های حامل نیروهای نظامی طرفدار شاه در میدان های اصلی شهر مستقر شده بودند. گروههای بزرگ و کوچک چوب و سنگ به دست در میدان سپه به یکدیگر پیوستند و به سوی شمال و مرکز شهر پیش رفتند. حدود ظهر پنج تانک و بیست کامیون سرباز به این جمعیت پیوستند.
حدود ساعت 10 صبح تیمسار ریاحی به مصدق اطلاع داد که ارتش دیگر تحت فرمان او نیست و تقاضای کمک کرد. سرهنگ ممتاز تنها توانسته بود یک گردان فراهم آورد که آن را در اطراف خانه مصدق مستقر ساخت. سلطنت طلبان با به دست آوردن و تصرف تجهیزات مهم این امکان را به دست آوردند تا سیل تلگرام و پیام راهی شهرستانها شود و مردم را به قیام به طرفداری از شاه تشویق کنند.
جلیلی مأمور ستاد سیا جمعیتی را در خیابان فروسی تشویق کرد تا به ساختمان دژبان مرکز بروند و باتمانقلیج و نصیری را آزاد کنند. این دو آزاد شدند و نگهبانان مقاومتی نکردند. در همین زمان مأمور دیگر ستاد سیا تیمسار قدس نخعی با اتومبیل خود به گشت زنی در شهر پرداخت و کوشید اعضای گارد سلطنتی را که بعداً در حمله به خانه مصدق شرکت کردند، جمع آوری کند.
ایستگاه رادیو در ساعت های اول بعد از ظهر به تصرف در آمد و خبر پیروزی سلطنت طلبان با متن فرمان شاه از رادیو پخش شد. در ساعت 5 و 25 دقیقه بعد از ظهر زاهدی از رادیو صحبت کرد. ستاد مرکزی ارتش در ساعات آخر بعد از ظهر تسلیم شد.
قبل از ساعت 7 شب خانه مصدق تصرف و به ویرانه ای تبدیل شد. وسایل موجود در آن به خیابانها برده شد و به رهگذران فروخته شد. توده ای های شناخته شده تحت تعقیب قرار گرفتند ومغازه های هواداران آنها غارت شد. باتمانقلیج رییس ستاد ارتش شد. فرزانگان حامیان شناخته شده پروژه آژاکس را به فرماندهی واحدهای تهران گماشت. این واحدها هدف های کلیدی نظامی را تصرف کردند و طبق لیست به بازداشت افراد پرداختند.
کودتا موفق شده بود.این روز با عبرتهای فراوانی که برای ما به همراه دارد هر ساله خونی تازه از استکبار ستیزی را در رگهایمان به جوش می آورد و به یادمان می اندازد که:
خصم بیدار است یک چشم بخوابیم ای دوست!
اعیاد شعبانیه بر همگی مبارک
این چند روزه جملاتی شنیدم که درکش برام مشکله :
1- مردم یا به عبارتی همان معترضین؟؟؟؟
2- به اعتقاد من کمیت رأی ها مهم نیست چیزی که مهمه کیفیت اونهاست؟؟؟؟
3- ....؟؟؟؟
4- ....؟؟؟؟؟؟؟
؟
؟
پ ن:
مقام معظم رهبری: هیچ کس نباید معترضین را مردم خطاب کند. مردم همان ابتدای اغتشاشات صف خودشان را جدا کردند.
مقام معظم رهبری: من فقط یک رأی دارم که با رأی بقیه مردم هیچ تفاوتی ندارد.