حج آنگاه حج می شود که انسان به معنای واقعی منقطع الی الله شود و این انقطاع باید در زندگی او نیز نمود پیدا کند. انقطاع نه به معنای گوشه نشینی بلکه به معنای خلیفه الهی! یعنی هر آنچه خدا خواهد، آن، تو باشی! و حال که خدا از مشرکین برائت می جوید پس تو نیز باید برائت بجویی...
مشرکین زمان ما هرچند در زبان نام خدا را می آوردند اما خدا را بنده نیستند که اگر بودند دنیای ما به از این بود...
قتل و کشتار و فتنه در جای جای جهان تنها بخشی از رفتار دهشتناک این بندگان شیطان است.
مسلمان باشی و ظلم ببینی، سکوت بر تو حرام است و همین است که حج ما بی شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل، حج نخواهد شد!
آمریکا و اسرائیل را می کوبیم تا نوچه هایشان حتی خادم الحرین الشریفین هم که باشند کوبیده شوند...و این است معنای زیارت عاشورا...
برائت می جوییم از بی بی سی!
برائت می جوییم از انگلیسی که موزیانه تر از موش، موش می دواند در کارها!
برائت می جوییم از بانویی که سیاستمدار ترین می خوانندش و ما بی سیاستی اش را در تز جهانی فرزند آذربایجان داماد لرستانش تا ته خواندیم!
برائت می جوییم از آقا زاده هایی که انگار ایران هیچ مشکلی ندارد غیر از سرکشی به شعب خارجی دانشاه ازاد!
برائت می جوییم از ...
وسلام می دهیم به سید حسینی...سلام می دهیم به سید خراسانی مان و همچون سلمان با اهل بیت بودنمان را به رخ تاریخ می کشیم.
و امروز سالروز یومی ست که حجاج ایرانی با خون خود پای فرمان برائت از مشرکین امام را امضا کردند.
شنیده می شود این روزها مسئولین زندان گوانتانامو خود را به آب و آتش می زنند و از تمام راهکارهای قانونی و غیر قانونی استفاده می کنند تا بتوانند برای چند روز یا چند ساعت هم که شده به ایران سفر کرده و روش های جدید و دهشتناک شکنجه را از زندانبانان ایرانی یادبگیرند.
مسئولین گوانتانامو که بعد از زندان آلکاتراز برای خود اسم و رسمی به هم زده بودند و اوازه ی شکنجه های مخوفشان جهانی شده بود ، این روزها و پس ازانتشار آخرین مصاحبه همسر تاج زاده ، این شهرت خود را در خطر دیده و دهانشان از عمق قصاوت قلب مسئولین زندان اوین باز مانده است و شدیدا کم آورده و نگران آبروی خود هستند!
شکنجه های بسیار وحشتناک نظیر عدم سرو میوه در برنامه غذایی و نبود توالت فرنگی از نمونه این شکنجه های ابتکاری مسئولین اوین می باشد که تاکنون در هیچ کجای دنیا مشاهده نشده است و باید گفت اوین دست گوانتانامو و آلکاتراز و ابوغریب و زندانهای موصاد و گشتاپو و حتی زندان هارون الرشید را هم از پشت بسته!
گفته می شود چون بر اساس یک ضرب المثل انگلیسی یک سیب در روز بیماری را دور نگه می دارد پس عدم سرو میوه به تاج زاده با هدف ابتلای او به بیماری های غیرقابل درمانی همچون ایدز و سل و تومور حاد مغزی و حتی سرماخوردگی!!! صورت گرفته که اعتراض جهانی را در پی خواهد داشت.
بنا به اخبار سایتهای سبز این روزها حتی درکودکستان های ایران هم نسل سبز اینده در اعتراض به این عمل زندان اوین شعر پر معنای زیر را می خوانند:
میوه نخور نشسته ....رویش مگس نشسته !
که با این شعار همراهی خود را با تاج زاده نشان می دهند.
بالا نوشت: یه بحث نسبتا جالب و داغ تو کامنت دونی راه افتاده . از دوستان مخالف و موافق دعوت می کنم توی بحث شرکت کنند...
-----------------------------------------------------
با وجود تأکیدهای مکرر رهبر انقلاب بر لزوم ایجاد و حفظ وحدت بین اقشار مختلف مردم و بخصوص مسئولین، باز هم متاسفانه شاهد رفتارهای هستیم که بوی ناخوشایند تفرقه را به مشام می رسانند.
در این میان سخنان و مواضع جناب آقای لاریجانی ، رئیس مجلس شورای اسلامی قابل تأمل است.
هرچند در زبان همه از وحدت دم می زنند اما عملکردها ساز دیگری را می نوازد. عدم تصویب نظارت مجلس بر مجلس آن هم به بهانه رسیدگی به مسائل اساسی کشور بیشتر به شوخی می ماند تا مصلحت!
تا آنجا که از شرح وظایف مجلسیان برمی آید، نه بهبود وضع معیشتی مردم از وظایف آنان است و نه پی گیری اندیشه های بلند امام خمینی(ره)! مجلس نهاد قانون گذاری ست و این دو مبحثی که جناب لاریجانی به عنوان مسائل اصلی مجلس از آنها نام برده هر دو جزو مسایل اجرایی به حساب می ایند و اصولا وظیفه مجلس نمی باشند چه برسد به مسئله اصلی آن!
هر شخصی با اندک مراجعه به اخبار روز درمیابد که این موضع گیری های رئیس مجلس در پاسخ به صحبت رئیس جمهور در مورد در رأس نبودن مجلس است که البته با توجه به شرایط روز کاملا قابل توجیه است( هرچند برای حفظ وحدت نگفتنش بهتر بود)
با توجه به سابقه انقلابی و عملکرد آقای لاریجانی در مسئولیت های بزرگ کشوری، انتظار عملکرد اندیشمندانه تری را از ایشان داریم. با وجود حمایت همیشگی من از دکتر احمدی نژاد و دفاع از عملکردهای ایشان این مسئله بسیار واضح است که سابقه حضور دکتر لاریجانی در عرصه سیاسی و مسئولیتی جمهوری اسلامی بسیار بیشتر از دکتر احمدی نژاد می باشد. حال جای این سوأل باقی ست که چرا آقای لاریجانی با آن همه سابقه و تجربه اینچنین به برخورد لجبازانه با رئیس جمهور می پردازد و گذشته و آینده خود را بر سر این لجبازی در معرض تخریب قرار می دهد(البته از دید این جانب).
به هر ترتیب با کمال تأسف باید گفت تا زمانی که هر یک از قوا دقیقا به انجام وظایف خود نپرداخته و اصل استقلال قوا به صورت کامل اجرا نگردد صحبت از وحدت به جایی نخواهد رسید.و این میان لحظه لحظه ثانیه هایی که باید در خدمت به مردم مستضعف صرف شوند برای کری خوانی مسئولین هدر می روند و البته خدا ناظر است...
دست مریزاد جناب بنیاد شهید! شنیده بودم "در باغ شهادت باز باز است" اما نه دیگه تا این حد!!!
طرف می ریزه تو خیابون ، اغتشاش می کنه، امنیت نظام رو بهم می زنه - اون هم کدوم نظام؟! همون که امام شهدا می گفت " حفظ نظام اوجب واجباته"! - احتمالا گلوش رو هم برای حمایت از دروغ بزرگ تقلب و تهمت به از بالا تا پایین مسئولین کشور پاره می کنه، بعد می گیرنش و میشه مجرم سیاسی اون هم تو کشور شهدا ، حالا که مرده میشه "شهیـــــــــــد"!!!!
هرچند کشته شدن این افراد رو در بازداشتگاه به هیچ وجه تأیید نمی کنم اما برخورد اشتباه و غلط مسئولین بازداشتگاه مسئله جداییه که در جای خودش در حال بررسیه و مجرمین هم به سزای عملشون می رسن.
طبق این استدلال حضرات از امروز به بعد خانواده تمامی مقتولین در هر کجای کشور (و حتی دنیا) می تونن برای دریافت حقوق ماهانه و البته نشان درجه یک شجاعت و ایثار به بیناد شهید!!! مراجعه کنن. برادران و خواهران مغتشش گرامی از قافله شهدا !!!!!! جانمونید!
پیشنهاد می کنم حالا که سالها از جنگ می گذره و چندین ساله خانواده شهدا از امکانات !!! آن نهاد بهره مند هستند ، برای حفظ عدالت هم که شده ، پرونده همه شهدا رو در بنیاد شهید باطل و به جای اون کشته شدگان و جانبازان!!!!! مغتشش و احیاناً ضد انقلاب عزیز از 18 تیر 78 تا بعد از فتنه 88 رو تحت پوشش قرار بدن .
***من به عنوان یک ایرانی ، به عنوان یک فرزند جنگ به عنوان یک خوزستانی که ده ها نفر از اقوامم در جبهه های جنگ به فیض عظیم شهادت نائل شدند اعلام می کنم این اقدام بنیاد شهید کاملا محکوم و مشکوک می باشد و جز با حذف این تصمیم مضحک و عذرخواهی از عموم خانواده های شهدا راهی برای بخشش این نهاد نمی باشد. هیچ دلیلی وجود ندارد که این بنیاد شهید را بنیاد شهید کروبی نخوانیم! انگار رد پای تفکر شیخ به واسطه سالهای دراز ریاستش در این نهاد ریشه ها دارد...
امام خامنه ای معتقد به جذب حداکثری و دفع حداقلی می باشند.مسئولین انتظامی و قضایی نیز تا کنون با تکیه بر این نکته یکسال است که از دستگیری و مجازات سران فتنه و آشوبگران اصلی سرباز زده اند . البته ما نیز این کلام نورانی را با جان و دل پذیرفته و به آن ایمان داریم اما سوال ما از آقایان این است که شما که می گویید در حال اجرای جذب حداکثری هستید . کی إن شاءالله به دفع حداقلی می پردازید؟!!!
حال آنکه جذب حداکثری نیز باید در مواردی باشد که جذب سودی برای نظام و انقلاب داشته باشد. جذب افرادی مثل کروبی و خاتمی و البته موسوی و ... که حتی در زمان حضورشان در مسئولیتهای رسمی کشور هیچ گلی به سر نظام نزده اند چه سودی می تواند داشته باشد؟ و آیا به جز این افرادی کس دیگری در چارچوب دفع حداقلی مورد توجه حضرت آقا می گنجد؟
از نگاه این حقیر اگر جذبی باشد در مورد سید حسن خمینی صدق پیدا می کند . آن هم نه با ندید گرفتن اشتباهاتش بلکه با گوش زد کردن آنها و البته عدم توهین به او.
به نظر می رسد دستهایی نمی خواهد این سید متصل به امام را برای انقلاب نگه دارند! وگرنه می شد خیلی پیش تر از اینها همانطور که سران فتنه مدام با او دیدار می کنند و با او عکس می گیرند و صحبت می کنند ! افرادی خیرخواه به دیدار او رفته و با ملایمت و منطق ابعاد فتنه را برای او روشن سازند.
هرچند این بار نیز مردم بسیار جلوتر از مسئولین با شعار زیبای "وصیت حاج احمد ، پیروی از ولایت" اصل درخواست خود را از جناب سید حسن خمینی بدون هیچ حاشیه و رودربایستی ای به او انتقال دادند.
صحبتهای زهرا اشراقی، نوه حضرت امام و همسر محمد رضا خاتمی، بصورتی بسیار عجیب و تأمل برانگیز لزوم کارفرهنگی در این خانواده معظم را بسیار نمایان می کند. خانواده ای که بر خلاف موسوی و دارو دسته اش ، نبودشان قطعا از لحاظ معنوی به ضرر انقلاب خواهد بود. و این نکته ای ست که به نظر می رسد سالها پیش از این فتنه گران به آن پی برده اند.
بالانوشت: پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی در پی حمله جنایتکارانه رژیم صهیونیستی به کاروان دریائی امدادی
حمله نظامی اسرائیل به کشتی حامل کمک های انسان دوستانه هرچند کاری بسیار ناجوانمردانه و ددمنشانه اما از رویه این رژیم غاصب دور از انتظار نبود.
محکومیت جهانی رژیم صهیونیستی و اعتراضات مردمی سراسری کمترین واکنش قابل پیش بینی برای این حمله بود.
چیزی که باعث تعجب است واکنش اولیه کارشناسان ایرانی (تا قبل از پیام مقام معظم رهبری)نسبت به این جنایت می باشد. چرا که ملت ما بیش از 30 سال است که مجامع بین المللی را آزموده و وابستگیشان را به آمریکا و اسرائیل به خوبی درک کرده. پس بیان این حرف که سازمان ملل باید این جنایت را محکوم کند از سوی کارشناسان ایرانی بی معنی و حتی خنده دار به نظر می رسد!
حتی کودکان دبستانی ما هم می دانند که سازمان ملل هیچ گاه برضد اسرائیل دست به اقدامی نخواهد زد. این حقیقت تا بدانجا آشکار شده که امروز خود اسرائیلی ها هم هیچ ابایی از بیان آن ندارند و حمله آنها به کاروان حامیان حقوق بشر آن هم در جلو چشم جهانیان نشان از به سخره گرفتن تمامی معاهدات بین المللی ست.
در ایام ولادت و رحلت مرد بزرگ قرن و تاریخ معاصر حضرت امام خمینی(ره) قرار داریم. همو که برای تمام دنیا و برای حال و آینده ی آن راه کار ارائه داد.
امامی که می فرمود اگر اسلام در ایران سیلی بخورد دیگر در هیچ کجای دنیا سربلند نخواهد کرد. با این نگاه بی راه نرفته ایم اگر آنان که شعار نه غزه ، نه لبنان سردادند را عامل جنایات بی شرمانه این روزهای اسرائیل بدانیم و بهشان بگوییم : آجرکم الشیطان!
پ ن: دیشب(10/3/89) برنامه دیروز امروز فردا را با اشک دنبال می کردم. وقتی که می شود از بزرگی امام خمینی(ره) گفت، دیگر نیازی به اثبات کوچکی و حقارت افرادی مثل سران فتنه و جیره خواران خارج نشین نیست.
برنامه دیروز امروز فردا با حضور دکترسید عباس سلیمی نمین رئیس دفتر مطالعاتی تاریخ معاصر و حجه الاسلام احمد رهدار استاد حوزه و دانشگاه برگزار شد.
از ابتدا ی برنامه آقای سلیمی نمین ورود به مسائل اقتصادی را ابتدای انحراف برای مسئولین و سیاست مداران بخصوص نمایندگان مجلس عنوان می کرد و در مقابل حجت الاسلام رهدار عدم انجام بحث های نظری پیرامون عدالت و به عبارتی وجود مشکل در نرم افزار و سیستم اداری کشور را دلیل دزدی ها و ناراستی ها در نظام دانست.
آقای سلیمی با ارائه نمونه هایی همچون طرح دو فوریتی کاهش قیمت گمرکی اتوموبیل های وارداتی که به سود بسیاری از سرمایه داران تمام شد، معتقد بود ورود به اقتصاد باعث می شود که فرد سیاست مدار و قانونگذار دیگر خدمتگذار مردم نباشد و در واقع خدمتگذار خودش شود و به نفع خود یا سرمایه داری که خود را وامدار او می داند به قانونگذاری بپردازد و این عملا سیستم نظارت را فلج می نماید.
حجت الاسلام رهدار ،اما تا پایان برنامه معتقد بود که عملا امکان جداسازی اقتصاد و سیاست وجود ندارد و ما باید نرم افزار فرهنگی و اداری کشورمان را بگونه ای تغییر دهیم که حتی اگر دزدترین انسانها نیز وارد آن شوند امکان دزدی برایشان فراهم نباشد.
* به اعتقاد حقیر هردوی این بزرگواران درست می گفتند.
ولی متاسفانه اصلی ترین مشکل در افرادی که به آسیب شناسی و ارائه راهکار برای رفع مشکلات جامعه ما می پردازند این است که فراموش می کنند بیش از سی سال از انقلاب می گذرد و عملاً امکان توقف فعالیت ها و زندگی مردم برای اصلاح آن وجود ندارد! هر اصلاح و راهکاری باید در حین ادامه روند انقلاب انجام گیرد. به این معنی که نمی توان به بهانه این که در صدر انقلاب بحث نظری کامل پیرامون مسایلی صورت نگرفته اکنون به عنوان مثال فعالیت اقتصادی را متوقف کرد تا نرم افزار آن آماده گردد و در مقابل نمی توان چون دزدی زیاد شده بحث های نظری را کنار گذاشت و فقط به مبارزه فیزیکی با آنها پرداخت.
درواقع این دو حیطه هیچ منافاتی با هم ندارند و باید در عرض یکدیگر حرکت نمایند. محققان و پژوهشگران ما باید با تمام قوا به بررسی نظری انقلاب و ارائه نظریات و نرم افزار بپردازند و مسئولین اجرایی هم باید با تمام وجود به ایجاد سخت افزار خالی از اشکال بپردازند.
در بحث های دیگر همچون عفاف و حجاب، اعتیاد و ... نیز به همین صورت. نمی توان از عمل نیروی انتظامی به بهانه نقص در سیستم فرهنگی جلوگیری کرد(کاری که آقایان انجام دادند و هم اکنون به جایی رسیدیم که برای اجرای ابتدایی ترین احکام اسلامی در جمهوری اسلامی باید راهپیمایی کنیم!)
بعد از گذشت ماه ها از آشوبهای بعد از انتخابات و رو شدن بسیاری از ناگفته ها در این باره دیگر حرف زدن از بیگناه بودن سران فتنه و عدم وابستگی شان به بیگانگان بیشتر به شوخی شبیه است و برخورد این عالیجنابان در برابر کرامت نظام و فرصت بسیار بیشتر از استحقاقی که برای بازگشت به آغوش ملت و برائت جستن از اجانب و منافقین، به ایشان داده شده ؛ به خوبی ثابت کرد که از روی غفلت و یا آگاهانه در مسیری که با آرمانها و عقاید اسلامی-ایرانی این ملت در تقابل است قرار گرفته اند و با سرعت هم پیش می روند.
در چنین شرایطی نمایندگان مجلس که با رأی مردم و برای دفاع از حقوقشان به بهارستان راه یافته اند ، با چه توجیهی به دیدار نوروزی این آقایان می روند؟
دیدن عکس جناب آقای محسنی ، نماینده شهرستان چالوس در کنار چند نماینده دیگر و در خدمت آقایان موسوی و کروبی ، خشم مردم این خطه را برانگیخته.
نماینده ای که هیچ گونه نشانی از فعالیت او در شهر دیده نمی شود و تاکنون کسی صدایش را نمی شنید ، حالا برای خوشایند فتنه گران زبان به سخن گشوده و نوروز تبریک می گوید!!! این در حالیست که هیچ گونه دیدار عمومی نوروزی توسط این نماینده با اقشار مختلف مردم حوزه نمایندگیشان نه برگزار و نه اعلام گردیده است!!!!ایشان نماینده کدام مردم هستند؟کدام یک از رأی دهندگان از ایشان خواسته که به جای رفع مشکلات حوزه انتخابیه و مردم مستضعف به دیدار سران فتنه ای برود که خون به دل ملت و رهبر این ملت نمودند؟
آیا زمان آن نرسیده تا صلاحیت چنین افرادی برای حضور در خانه ملت به دقت بررسی گردد؟
جادارد به نوبه خودمان از مواضع صریح و قاطع امام جمعه کلاردشت در تقبیح و نکوهش نمایندگان حاضر در این دیدار تشکر کنیم که موجب خورسندی مردم دل شکسته از نامردیها گردید.