قراره یه میزبان وبلاگ جدید (یه چیزی شبیه پارسی بلاگ ، میهن بلاگ ، بلاگفا ، پرشین بلاگ و...) با امکانات بسیار پیشرفته شروع به کار بکنه که مسئولینش قصد دارن تا اونجایی که می تونن اشکالات موجود در سایر میزبانها رو در سایتشون برطرف کنن. لذا از تمامی فعالان وبلاگ نویس در خواست می کنیم لیستی از امکاناتی رو که فکر می کنن یک صفحه مدیریت وبلاگ مطلوب باید داشته باشه برامون ارسال کنند تا درصورت امکان نیازهاشون در میزبان جدید براورده بشه.دوستان می تونن لیست مورد نظر خودشون رو به صورت کامنت در وبلاگ شاهد (http://mkz61.parsiblog.com)قرار بدن. قبلا از مکاریتون کمال تشکر رو داریم.
یکی از اصلی ترین حربه های دشمن در مبارزه با جمهوری اسلامی ایجاد وحمایت از فرقه های نوظهور و بدعتهای دینی ست. که با این روش سعی در تخریب روحیه ایمان ایرانیان که اصلی ترین مانع حضور بیگانگان در کشور می باشد، است.هر از چند گاهی در فضای نت پیغامها و ایمیلهایی ردوبدل می شود که ممکن است به دست شما هم رسیده باشد. ایمیلهای عجیبی که دقت در آنها انسان را به درجه ای از تعجب می رساند که خطر شاخ درآوردگی برای هرکسی وجود دارد!
یکی از این ایمیلها، تصاویری از یک خدای نو ظهور است!!!! خدایی به نام ابراهیم میرزایی که متولد 1318 در گرگان بود ودانش آموخته دانشکده افسری است و استاد کونگ فو، مبدع سبک «توآ» و جزو یازده استاد برتر این رشته ورزشی در جهان شناخته میشود. رهروانش مدعی هستند، نامبرده دارای دکترای فلسفه و فیزیولوژی است و از دولت فرانسه، نشان عالی لژیون دونور دریافت کرده است؛ مدارکی که تنها هوادارانش مدعی آن هستند و دریافت نشانهایی چون لژیون دونور نیز چیزی جز مزاح تبلیغاتی نیست.
نامبرده در رژیم پهلوی در گارد جاویدان خدمت میکرده که توسط هوادارانش به عنوان سوابق مبارزاتی پیش از انقلاب وی تلقی میشود و از دیگر ادعاهای پیروانش، میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
1- مسئولیت یک باشگاه ورزشی معروف پایتخت در اوایل انقلاب
2- کاندیدای نخستین دوره ریاست جمهوری
3- راهآندازی دانشگاه انشا در سال 58 با موافقت دولت آقای بازرگان
4- راهاندازی بیمارستان فیزیولوژی انرژی و روان پزشکی درد و درمان بیماریهای نادرمان» در ملارد شهریار
البته یکی دیگر از ادعاهای پیروان نامبرده، مجروح شدن وی در اوایل انقلاب توسط پاسداران است.
اما داستان واقعی مجروح شدن او این است که نامبرده در یکی از باشگاههای ورزشی در خیابان رودکی نرسیده به چهارراه آذربایجان کلاس آموزش کونگ فو دایر کرده بود. از شاگردان وی میتوان به شهید والامقام یاسر عیسی پور اشاره نمود ـ نامبرده علاوه بر قهرمانی جهان در این رشته مبدع سبک ببر خونین در کونگ فوست ـ وقتی در همان سالهای اولیه نامبرده مدعی امام زمان بودن مینماید، با همین شهید بزرگوار درگیر شده و مجروح میشود و از یک پا برای همیشه میلنگد!
در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری پس از انقلاب وی کاندید می شود اما به دلیل عضویت وی در گارجاویدان شاه از وی رد صلاحیت شده و همین باعث مخالفت جدی و مبارزه ی او با جمهوری اسلامی شد.
بنا بر این گزارش، میرزایی در سال 66 از راه کوهستان به ترکیه رفته.
وی پس از مدتی از ادعای مهدویت پارا فراتر گذاشته و ادعای الوهیت نمود!!!
با گسترش فعالیتهای میرزایی علیه جمهوری اسلامی سرانجام وی در سال 1363 دستگیر و پس از محاکمه به شش ماه حبس محکوم شد و پس از آزادی به گرگان مراجعه و به مدت 2 سال هیچ خبری از او نبود و مشخص شد وی در این 2 سال به شغل چوپانی مشغول بوده است. وقتی از او علت چوپانی را می پرسند وی در پاسخ عنوان می کند که یکی از مشاغل انبیا چوپانی است و آنگاه حضرت موسی را مثال می زند.
ادعای امام زمانی
پس از سپری شدن 2 سال، ابراهیم میرزایی در سال 65 به ملارد کرج عزیمت و با تکمیل ساختمان نیمه کاره خود آنجا را به بیمارستان فیزیولوژی انسانی تبدیل و مبادرت به درمان بیماران نمود و پس از مدتی با ادعای امام زمانی(مهدویت) عنوان کرد قیامت فرا رسیده است.
در همین زمان او سفیرانی را معین و آنها را به کشورهای مختلف از طریق سفارتخانههای آنها اعزام و برای هر کدام حکمی را نیز تهیه می کند و این سال را سال سفیران نامگذاری میکند.
میرزایی اعمال خود را وعدههایی میدانست که باید در زمانهای معین به انجام برسند و ارسال سفیران هم اولین وعده وی بود. هواداران وی در سال 66 مبادرت به تهیه فیلم ویدئویی می کنند که فیلم مذکور زندگینامه ابراهیم میرزایی تا سال 1366است و این فیلم با جمله «بسم الله الرحمن الرحیم» به پایان می رسد. در همین سال پس از ضربه سختی که از سوی نیروهای امنیتی به گروه میرزایی وارد شد وی به همراه جمعی از هواداران از مرز ایران وارد ترکیه شد و پس از دستگیری توسط پلیس این کشور به مدت 40 روز زندانی و پس از آزادی از زندان ترکیه وی به کشور آلمان فراری و اکنون نیز در این کشور به سر میبرد. پس از اقامت وی در آلمان هیچ کس او را ندیده و ارتباط غیر مستقیم خود را از طریق فردی به نام «بهنام چ» با داخل کشور و هوادارانش حفظ میکند.
ابراهیم میرزایی اندیشه های عجیب و غریبی در مقایسه با دیگر مدعیان دارد برای نمونه او در سال 1371 به یکی از مریدان خود در ایران دستور ساخت کشتی بزرگ را در مدت 2 ماه می دهد تا مریدان و هوادارانش را سوار بر آن کرده و در دریا سیر دهد. یکی از مهمترین ادعاهای میرزایی اداعای امام زمانی است که این ادعا به ادعای سلطان اسلامی و صاحب الامری و در نهایت الوهیت منجر می شود. او الوهیت را به خود منتسب میکند زیرا در این زمان خود را صاحب حکم کلام دانسته و می گوید تمام فرامین خلقت در همین کلام است.
موج فعالیت گروه میرزایی در سال 71 و 72در زنجان و در قالب 4 باشگاه آغاز شد که از فعالیت این باشگاه ها جلوگیری شد. این گروه تا سال 1374 در سکوت نسبی به سر می برد و به جز چند اقدام حاشیه ای فعالیت چندانی نداشت.از دیگر فعالیتها و اقدامات انجام شده توسط گروه میرزایی می توان به انتشار و تکثیر و پخش اعلامیه ای کفر آمیز و انحراف عقاید و باورهای مریدان اشاره کرد. این گروه پس از دوم خرداد 76 با شیوههای تبلیغی خاص مبادرت به جذب نیرو می کند و در سال 78 احکام و دستورالعمل های جدیدی برای هواداران ارسال و طی آن مقرر گردید تا فعالیت های گروه به صورت مخفی انجام گیرد.
با بررسی و تحقیق عمیق پیرامون فعالیتهای گروه طرفدار ابراهیم میرزایی آنچه که میتوان از مواضع و دیدگاه های آنها به دست آورد این است که هدف آرمانی این گروه براندازی نظام جمهوری اسلامی که به عنوان یک استراتژی با ادعای قیامت، پیامبری و صاحب الزمان بودن باورهای مردم را به صورت جدی مورد تهدید قرار دهند. تحقیقات حاکی از آن است که بخش قابل توجهی از امکانات و منابع گروه که در راستای فعالیت تشکیلاتی مورد استفاده قرار می گیرد در یکی از شهرها تمرکز پیدا کرده است. راه اندازی کتابخانه و معبد از دیگر فعالیت های مربوط به این گروه است. بنا بر آخرین اطلاعات از نامبرده که به سه سال گذشته برمیگردد، ظاهرا وی فوت کرده و دوستان جاهلش، هنوز منصب خدایی برای او تعبیه میکنند.
با نگاهی به مطالب :نگاهی به فرقه ابراهیم میرزایی!! و ابراهیم میرزایی مدعی الوهیت درگذشت
برای رفتن به سوریه باید از ترکیه عبور می کردیم و دیدن این کشور برام بسیار جالب بود.کشوری که دقیقا از لحظه ورود به مرزش به واسطه سریالهای ترکی ای که این روزها از تلوزیون پخش می شه همه چیز از معماری گرفته تا پوشش و رفتار مردمش برام اشنا بود. دقیقا حس می کردم توی یکی از لوکیشن های سریال "کلید اسرار" هستم!
بگذریم...
*** نکته مد نظر من در این نوشته که البته نه در کلید اسرار دیده می شد و نه در حلالم کن استفاده گسترده ی مردم شهرهای مختلف ترکیه از انرژی خورشیدی برای تأمین برق مصرفی منازلشون بود.
روی پشت بوم تک تک آپارتمانها علاوه بر تانکر آب گرم , یک صفحه بزرگ پر از باتری های خورشیدی دیده می شد که بسیار جالب بود.
باتوجه به آب و هوای ترکیه که در مقایسه با بسیاری از مناطق کشور ما آفتاب چندانی هم نداره این گونه اقبال عمومی از انرزی های نو برای تأمین سوخت (یا بخشی از اون) بسیار قابل توجه هست.
*** دیروز بعد از مدتها رفته بودیم اهواز سریکی از چهاراه های کیانپارس پایه های چراغ راه نمایی و لامپهای روشنایی رو دیدم که روشون صفحات باتری خورشیدی نصب شده بود . واقعا خوشحال شدم. و امیدوارم این رویه در بقیه مناطق اهواز و سایر شهرهای آفتاب گیر ادامه داشته باشه.
زن وشوهری بیش از 60 سال بایکدیگر زندگی مشترک داشتند.آنها همه چیز را به طور مساوی بین خود تقسیم کرده بودند.درمورد همه چیز باهم صحبت می کردند وهیچ چیز را از یکدیگر پنهان نمی کردند مگر یک چیز:یک جعبه کفش در بالای کمد پیرزن بود که از شوهرش خواسته بود هرگز آن را باز نکند ودر مورد آن هم چیزی نپرسد
در همه این سالها پیرمرد آن را نادیده گرفته بود اما بالاخره یک روز پیرزن به بستر بیماری افتاد وپزشکان از او قطع امید کردند.در حالی که با یکدیگر امور باقی را رفع ورجوع می کردند پیر مرد جعبه کفش را آوردونزد همسرش برد. پیرزن تصدیق کرد که وقت آن رسیده است که همه چیز را در مورد جعبه به شوهرش بگوید.پس از او خواست تا در جعبه را باز کند .وقتی پیرمرد در جعبه را باز کرد دو عروسک بافتنی ومقداری پول به مبلغ 95 هزار دلار پیدا کرد پیرمرد دراین باره از همسرش سوال کرد.
پیرزن گفت :هنگامی که ما قول وقرار ازدواج گذاشتیم مادربزرگم به من گفت که :راز خوشبختی زندگی مشترک در این است که هیچ وقت مشاجره نکنید او به من گفت که هروقت از دست توعصبانی شدم ساکت بمانم ویک عروسک ببافم.
پیرمرد به شدت تحت تاثیر قرار گرفت وسعی کرد اشک هایش سرازیر نشود فقط دو عروسک در جعبه بود پس همسرش فقط دو بار در طول زندگی مشترکشان از دست او رنجیده بود از این بابت در دلش شادمان شد پس رو به همسرش کرد وگفت این همه پول چطور؟پس اینها ازکجا آمده؟
پیرزن در پاسخ گفت : عزیزم؛ این پولی است که از فروش عروسک ها به دست آورده ام!!!
پ ن: عید فطر پیش پیش مبارک.
این وبلاگ در نظر دارد جهت ایجاد تنوع در وبلاگهای دوستان وبلاگ نویس به ارائه خدمات طراحی قالب و بنر با نازلترین قیمت بپردازد. لذا در صورت نیاز می توانید از طریق قرار دادن کامنت روی این مطلب در خواست خود را با مدیریت وبلاگ در میان بگذارید.
با تشکر شاهد.
رحلت عالم ربانی و عارف واصل حضرت آیت الله عظمی محمد تقی بهجت تسلیت باد
آدمهای خوب هر وقت که بروند ، زود است....
تعریف فناوری هسته ای
قبل از آغاز سخن، به تعریفی از فناوری هسته ای نیازمندیم که عبارت است از توانایی تبدیل اورانیوم طبیعی که در طبیعت وجود دارد، از طریق شکافت اتم ها به اورانیوم غنی شده که دارای انرژی بسیار زیاد است که در مقطع کنونی، حدود ده کشور دنیا این دانش را در اختیار دارند.
چگونگی کشف انرژی هسته ای
حدود سه قرن قبل از میلاد مسیح، دانشمندانی یونانی به نام «دموکریت» با مطالعه بر روی اشیای پیرامونش، به این نتیجه رسید که اشیا به رغم شکل ظاهری متفاوتی که دارند، از ذرات بسیار ریز و غیر قابل تجزیه ای تشکیل شده اند. وی اسم این ذرات را «اتم» نهاد که در زبان یونانی به معنی نشکن است.
دو هزار سال بعد از «دموکریت»، دانشمندی انگلیسی به نام «جان دالتون» به این نتیجه رسید که «اتم» هم قابل تجزیه و شکستن است. این مسأله به صورت نظریه باقی ماند تا در سال 1927 میلادی، دانشمند آمریکایی – آلمانی الأصل – به نام «آلبرت انیشتین» فرمول E = mc2 را مطرح کرد و ثابت نمود که «اگر اتم شکافته شود، انرژی عظیمی ایجاد می شود».
کشف انرژی هسته ای، یکی از مهم ترین و اثر گذارترین کشفیات بشر در طول تاریخ بود. اما نکته ای که تقریباً از همان آغاز نگرانی عمیقی را در سطح جهان پدید آورد، قدرت تخریب فوق العاده ی انرژی هسته ای بود که خیلی زود توسط «ابن هایمر» شاگرد «انیشتین» به اجرا درآمد و آمریکایی ها برای نخستین بار به طور کاملاً سرّی در صحرای «نوادا» انفجار هسته ای را آزمایش کردند. ادامه مطلب...
آتش نفس ما جهنّم را می سوزاند ؛
خدایا مهارش کن......
آیت الله امجد حفظه الله.