مدتی ست می گویم"امــــــــام خامنه ای " . شما هم بگویید.
وقتی گفتی "امام" آن وقت بیشتر حواست را می دهی که "ولی امر" یعنی چه! بیشتر حواست را می دهی که وقتی"امــــــــــام"می گویند "جهاد اقتصادی" حتی وبگردی هایمان هم باید هدفمند باشد، چه رسد به "یارانه هامان" و آنوقت جلوی غرغروها می ایستی!
بیشتر حواست هست که وقتی "امــــــــــام" می گوید" وحدت بر پایه اصول " دیگر ول کنی خرخره ی مخالفت را و بیاد بیاوری که باید" هرچه فریادداری بر سر آمریکا بزنی"
وقتی می گویی "امام" دیگر لازم نیست هرچند روز یکبار یکی یادت بیاورد که برادر! بد عمل کردن ها و اختلاف داشتن ها و لجبازی های شما اجازه نمی دهد امام با خیالی آسوده تحولات منطقه را پیگیری و هدایت کند ، آخر چشم امید بحرینی ها و یمنی ها و ... هم به "امام" ما دوخته است...
وقتی گفتی "امام" آن وقت است که لذت می بری مضاعف، از سردادن شعار " دست خدا بر سر ما / خامنه ای رهبر ما " و شکر می کنی مضاف، خدای ششم تیر مسجد ابوذر را...
ته نوشت: بهم می گن خیلی انتقاد می کنی از این و اون چه خبرته! منم که آخر انتقاد پذیری! نشستم از خودم تفکر در وکردم! دیدم راست میگنا! خوبه یکم تعریف کنم خب... این بود که دیروز با دیدی کاملا مثبت اندیش (اه اه چقد شبیه سبز اندیش شد این!) مشغول تماشای اخبار شدم: اخطار شدید رییس دستگاه قضا به متجاوزان به عنف!!!!!!! واااااااااای خدایا من از این اخطار انقدر ترسیدم وای به حال "متجاوزان به عنف" بیچاره! بابا گناه دارن اینا! دیگه انقدم جرمشون سنگین نبود که بشون اخطار کنید! پس عدالت کجا رفته!!!
فکر کنم پنج سالی هست که همدممه... هم دم که چه عرض کنم می شه گفت غول چراغ جادومه البته از نوع مینیمایزش!
خیلیا بم گفتن لااقل یه لباس نو واسش بگیر ولی همین لباس قدیمی و رنگ و روفته ش بیشتر به دلم میشینه. هر تیکه از رنگ کنده شده ش واسم کلی خاطره داره... چه لحظه های خوشی رو که برام دوربین بود... چه صداهای دوست داشتنی ای رو که برام تلفن بود... چه اطلاعات مفیدی رو که برام RAM بود و چه میخ های لازم الزده شدنی رو که برام چکش بود!
تا حالا سه چهار بار از لای لجن های جوب جون سالم به در برده و بارها تو دهن نی نی های فامیل حموم کرده و همچنان نستوه و استوار کنارمه.
چقدر پیچهات رو باز کردم و موش آزمایشگاهی من شدی برای تست قطعات خراب گوشی های بقیه... معذرت می خوام. من یه پیچ هرز به تو بدهکارم .
آه دبلیو هفتصد من! آه...
من نوشت های اعتکاف:
پریدم تو بغلت... نه! حس می کنم هنوز تا رسیدن به تو خیلی فاصله دارم.بگیر دستمو! پای دلم گیره...
اشک های من صحن آسمون هفتمت رو هم می شوره...آه...آب...
گفتی نخارونی خودت رو و من نفهمیدم که چه فکرهایی تا حالا قلقلکم می دادند... روحم چقدر می خاره!...
تمام خودم را سپردم به دستت...
خوبی؟ دلم برای تو تنگ است ای خدا... پای غزل کنار تو لنگ است ای خدا
اگه تموم عالم دست به دست هم بدن که نه!...حتی اگه یکیشون هم همت کنه و منو دعوت کنه به گناه، می پذیرم. آخه اینم بنده ست که تو داری؟!
از دست خودم خسته شدم...
میام. یه قدم سه روزه برمی دارم به سمتت و خودم رو پرت می کنم تو بغلت. دستمو بگیر... بذار این قدم هام اونقدر بلند باشه که وقتی پشت سرم رو نگاه کردم، از سرزمین خودم چند سال نوری فاصله داشته باشم...
چه لذتی داره نوشته ای که مخاطب خاصش تو باشی: یا الله.
خستگی تا تمام من جاریست *** امشب از خسته بودنم سیرم
تابفهمم که حکمت من چیست *** با خدا میز گرد می گیرم
(شعر از شاهد)
پ ن1: میلاد مولا علی (ع) پیشاپیش مبارک.
پ ن2: مواظب خودت باش...
هنوز تصویر خونی بحرین سرخ ترین رنگ رسانه است و صدا و سیمای ما کلی برنامه دارد برای پرکردن اخبار...
هنوز ورد زبان پیرزنان ما لعنت به آل سعود ست و اما بعد، سرودست می شکنیم برای زیارت قبولی عمره ی دهم فلان همسایه و چه زود از یاد می بریم تیرهایی که پول حج ما به حلق زنان بحرین شلیک می کند...
اینجا هنوز عکس های ندا دست بدست می شوند و برای مرده های خیالی دنبال قبر می گردند و کسی وقت ندارد شعرهای دختر شهید بحرینی را از حفظ کند...
اینجا بازار لج بازی های مجلس و دولت انقدر گرم است که دیگر حالی برای دفاع از تو باقی نمی ماند!
اینجا حتی تحلیل اوضاع وخیمت را هم به عهده ی ره بر گذاشته اند و اوست که یک تنه بار همه مان را به دوش می کشد.آه رهبرم...
اینجا حتی به خودمان زحمت نمی دهیم بپرسیم برای آمدن در کنار تو باید بلیط کشتی بگیریم یا هواپیما! فقط صدای شعارمان بلند است که یکی بیاید از مظلوم حمایت کند . آن یکی کیست اما نمی دانیم!!!
مظلوم بحرینی شرمنده ایم... شهدا شرمنده ایم ... یا صاحب الزمان شرمنده ایم ... آه آمار شرمندگیمان زده بالا ! شرمندگی، شرمنده ایم!
دلتنگی هایم را برایت شانه می کشم.
شمارشان از دستم در رفته!
گیسشان می کنم تا به چشمت زیاد نیایند...
از امروز بنا داریم به مناسبت فرارسیدن سالگرد ارتحال امام خمینی دقایقی رو به این اسطوره ی تاریخ معاصر فکر کنیم.این پست با همراهی شما کامل میشه. اعتقادتون رو در مورد امام خمینی(ره) با تکمیل جمله ی زیر بیان کنید.مطمئنا اینجوری و با کمک هم، بعد از چند روز مجموعه ی کاملی از دونسته های چند نسل پیرامون امام رو در اختیار دنیای نت خواهیم گذاشت. پس بسم الله.
امام عزیز، به شما عشق می ورزم زیرا...
1- شاهد* امام عزیز به شما عشق می ورزم زیرا جرأت اندیشیدن را به ما ارزانی داشتید.
2- حروف سیاسی * امام عزیز به شما عشق می ورزیم چرا که بعد از چندین قرن دست بیگانگان را از سرزمین آفتاب کوتاه کردین و به ما یاد دادین که ما می توانیم. شما به ما یاد دادین که ما می توانیم مستقل باشیم. شما اسلام، این دین عشق و آزادگی رو در ایران زنده کردید. شما مرد خدائید.
3- مهران موزونی * امام عزیز، به شما عشق می ورزم چرا که شالوده زندگی ام سالهاست بر بنای رفیع این جمله برپاست : (( ما مکلف به تکلیفیم نه موظف به نتیجه))
4- نیما * امام عزیز، به شما عشق می ورزم زیرا ، سزاوار این عشق ورزیدن هستید و هر چیزی سزاوار آن نیست
5- بچه های مسجد نجفیه * امام عزیز به شما عشق میورزم زیرا اسلام، ولایت، آزادی، عدالت، جهاد و ... را از زیر خروارها خاک بیرون آوردی و چهرهی زیبای اسلام ناب را به نمایش گذاشتی و چه خوش گفت سید خراسانی ما که این انقلاب بی نام خمینی در هیچ جای جهان شناخته شده نیست.
6- منتظر روشنی* من عاشق سادگی و خلوص کلام امام هستم
7- سعادت نامه * عزت از دست رفته مان را به ما بازگرداندی.
8- قول سدید * تنها ساکن محله عرفان
9 - چزابه * اماما تا اخرین قطره ی خون راهت را ادامه میدهیم. انشاالله
10- ایوان طلا * امام عزیز به شما عشق میورزیم چون سزاوار این عشق هستی...
11- رحمت خدا * امام عزیز، به شما عشق می ورزم زیرا لحظه لحظه عمرت را صرف زنده کردن و گسترش اسلام ناب محمدی و احکام آن کردی.
12- وسعت دل * امام عزیز به شما عشق می ورزم چون به یار می مانی
13- خدابخش قبادی * امام عزیز، به شما عشق می ورزم زیرا در کلام و مرام تان راه سعادت را پیدا کردم راهی که رهروانش سرانجام به معرفت خود و خالق خود رسیدند. راهی که راه انبیاء و امامان معصوم (ع) است .آری عشق می ورزم و به این عاشقی هم افتخار میکنم حتی اگر هزاران بار بمیرم و زنده شوم از این عقیده ام برنمی گردم.
14- بنگروز * امام عزیز به شما عشق می ورزم چون شما " خوب " بودید!
15- کوخ نشین * امام عزیز به شما عشق می ورزم چون استقلال از دست رفتهی ما را احیا کردی و به ما یاد دادی که با تمسک به فرهنگ عاشورا می توان پوزهی ابرقدرت ها را به خاک مالید.
16- عاشق * امام عزیز به شما عشق می ورزم زیرا دینی را که امام علی در کوفه امام حسن در مدینه امام حسین در کربلاو.....امام مهدی در غربت زنده کردند به ملت ایران هدیه کردی
17- محمد نبی کاظمی * امام عزیز به شما عشق می ورزم چون شما مظهر تمام خوبی ها بودید.
امام به شما عشق می ورزم چون شما همواره با خدا بودید و خدا هم با شما بود.
امام عزیز به شما عشق می ورزم چون شما مثل اینه شفاف نور اسلام را بر عصر حاضر تاباندید و ما شب نشین ها را از تاریکی رهاندید.
18- رسا * امام عزیز به شما عشق می ورزم زیرا جانم قابل نیست که فدایت کنم.
19- محمدحسین دیاپور * امام عزیز به شما عشق می ورزم زیرا برای ما تمرین بیعت با امام زمان بودی ای امتحان آمادگی دوست داشتن.
20- خادم المهدی * امام عزیز به شما عشق می ورزم زیرافروغ خورشیداباصالح درپشت نیزار مژگان شما بود.
21- ریحانه * زیرا ایشون خدا محور بودند و در کردار و گفتارشان اخلاص را سر لوحه قرار داده و همواره بدان سفارش میکردند:
“سعی کنید که انگیزه ها ،انگیزه های الهی باشد.
سعی کنید به مردم کشور خودتان هرجا که هستند ،تزریق کنید که انگیزه هایشان الهی باشد.
صحیفه امام ،ج ??،ص????به نقل از مجله مبلغان ،شماره????
22- مهم نیست * اماما به تو عشق می ورزم زیرا به ما کرامت انسانی عطا نمودی.
وعده خدا را محقق نمودید.شما بسان پیام بری از پیامبراکرم(ص) بودید. که بعد از 1400 سال اسلام ناب محمدی(ص) را زنده کردید و بر آن تا آخرین لحظات زندگی استوار و پابرجا ماندید و نماز عشق خواندید، عشق به عاشقترین موجود عالم به انسان.
23- غریب * ما که شما رو ندیدیم ولی مخلص جانشینتون هستیم...
24- محمد مجیدی راد * اماما ما دوستت داریم چون بما آموختی: " ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد" ممنون که آزادگی را بما آموختی!!!
25- بنده گنهکار خدا * امام عزیز، به شما عشق می ورزم زیرا آرامشی راکه امروز درمیهن عزیزمان شاهدهستم ازبرکت فداکاری،ایثار،شجاعت وهمت والای شما بود.ان شاءالله من هم بتوانم برای حفظ دست آوردبی نظیرشما(انقلاب اسلامی) وترویج آن سهمی هرچنداندک داشته باشم.یادونامتان جاویدان باد.
26- خاک * یکی دوبار که رفت دیدار امام، تا چند روز حال عجیبی داشت. ساکت بود. می نشست وخیره می شد به یک نقطه می گفت«آدم وقتی امام رو می بینه، تازه می فهمه اسلام یعنی چه. چه قدر مسلمون بودن راحته. چه قدر شیرینه.» می گفت «دلش مثل دریاست. هیچ چیز نمی تونه آرامششو به هم بزنه. کاش نصف اون صبر و آرامش، توی دل ما بود
27- سپیده * امام عزیزم به شما عشق می ورزم چون راهت راه هدایت بود...
28- بندیر * زیرا مسلمانها و به استضعاف کشیده شده های عالم رو از دست چندم به لیگ برتر آوردی و به زودی در فینال حق و باطل پوزه ی باطل رو به خاک می مالیم.../
29- محمدرضا آتشین صدف * به امام عشق می ورزم چون جامع عرفان و حماسه بود
30- عطار * امام فراتر از زمان خودش بود...امام خیلی می فهمید...امام آرامش خاصی داشت.امام توکلش عجیب بود.امام دیوانه کننده بود...شنیدم بهد از فتح خرمشهر حاج احمد متوسلیان سخنرانی میکنه میگه خدا رو شکر که تونستیم خنده رو به لب امام بیاریم..این امام دیوانه مننده نیست...
31- میثم خالدیان * امام عزیز، به شما عشق می ورزم و عشق هم که خودت به تر می دانی چرا ندارد امام جان!
توجه به حرم شریف امام زادگان و بزرگان از قدیم الایام جزو افتخارات ایرانیان بوده و هست. احترامی که به واسطه ی آن ارادت خود را به معصومین علیهم السلام نشان داده و اوج عبودیت خود را با تکریم دوستان خدا به تصویر می کشند.
علی بن مهزیار اهوازی از جمله بزرگانیست که با توجه به اسناد بسیار موجود تشرفشان به محضر امام عصر (عج) به اثبات رسیده و حرم این بزرگوار سالهاست که مأمن عاشقان مهدی (عج) می باشد. حرمی که صفای عجیبش دل هر زایری را گرفتار خود می کند.
سه شنبه گذشته اهواز بودیم و رفتیم تا دلمان را به صفای حرم علی بن مهزیار جلا دهیم که دیدیم...
اشکمان درآمد! می گفتند طرح توسعه ی حرم است . اما آیا توسعه این همه بی احترامی می خواهد؟ مانند بی ارزش ترین ساختمانهای فرسوده از پایه حرم را ویران کرده بودند و گنبد روی ساختمان آوار شده بود. به خدا وهابی ها هم جرأت این چنین بی حرمتی ای را به خود نمی دهند! آیا نمی شد ساختمان را کم کم و مرحله به مرحله تخریب و بازسازی کرد؟ آیا نمی شد شبانه آوار را از محل دور کرد؟ یا لااقل دور آوار پرده کشید تا دل زائران آتش نگیرد؟
من که از آقا خجالت کشیدم در چنین شرایطی توسل بخوانم...
وبلاگ نویسان اهوازی! نیستید یا خوابید؟؟؟؟؟
چهارم خرداد روز نامگذاری دزفول به عنوان پایتخت مقاومت ایران اسلامی گرامی باد
امام خمینی (ره) خطاب به مردم دزفول: من ویرانی خانه های شما را ویرانی خانه ی خود، و شهادت و جراحت عزیزان شما را شهادت و جراحت فرزندان خود می دانم و با شما هستم و شما را به صبر و استقامت سفارش می کنم.
دزفول من، آجرهای هزار ساله ات، مقاومت و پایداری خشت خشت وجود مردمانت را تا بینهایت تاریخ خواهند سرود.
ایثار و مقاومت، خم گام شهید....احساس و حماسه، دست بر جام شهید
در بارش بی امان موشک، دزفول .... صدها گل تازه داشت با نام شهید
مطالب مرتبط: جنبش وبلاگی دزفول مظلوم قهرمان