گاهی دلم برای خودم تنگ می شود
وقتی حنای حادثه بی رنگ می شود
طومار پرملامت دلهای ناشکیب
یک عالمه صدای هماهنگ می شود
شب می شود و نور، فراخوان مبهمی ست
وقتی قفس برای شما تنگ می شود
دستم بگیر! معتکف چشم های توست
روزی که پای قافیه ها لنگ می شود
عالم تمام، قصّه ی مردان مرد بود
حالا ولی شنیدن آن ننگ می شود
سلام من اومدم...
خیلی بی انصافید یکی تون نپرسید چن روزه نه وبلاگ رو آپ می کنم ، نه کامنت جواب میدم ، کجام!
قهرم اصلن...
رفته بودم همایش وبلاگ نویسی عفاف و حجاب. خیلی خوش گذشت دلتون آب!
Palistain is for all muslims
Down with Israeil
دیشب و درست در روزی که اخبار خبر اتمام نمایش فیلم های نوروزی در سینماها رو اعلام کرد بالاخره اخراجیهای 3 به شهر ما رسیدند و تونستیم ببینیمشون!!
ده نمکی اشتباهات هر کدوم از کاندیداها رو بدون هیچ اغمازی و خیلی جالب به تصویر کشیده بود. هر چند همراه هام از سروصدای زیاد فیلم شاکی بودند و می گفتند بابا سرمون درد گرفت! ولی من معتقد بودم دقیقا همین سرو صدا هم عین واقعیت انتخابات 88 بود. سروصدایی که اگر نبود خیلی از مردم درست فکر می کردند و درست انتخاب می کردند و اون همه ماجرای تأسف بار پیش نمی اومد...
و نانوشتنم را می شکنم به نوشتن از تو...
امشب خودم را میهمان می کنم بر سفره ی کمیل و می اندیشم به ندبه ی فردا که آیا آخرین است؟ یا من اسمه دوا! دوای زخم های دختر عفیف بحرینی در دستان توست...
مولای جمعه های غریبی ، بی هیچ لیاقتی می خوانمت و می خواهمت... مرا برای خودت سوا کن...
چیه؟ چرا اینجوری نیگا می کنین؟ خب نوشتنم نمیاد! مگه زوره؟
سه تا گوشی سر دستمه واسه تعمیر هر سه تاشونم زدم داغون کردم! سایت شاهدبلاگ رو هم که لابد دیدید؛ به قول اون یکی شاهد "زپرتش قمصور شده"! می خواید بیام اینجام بنویسم پارسی بلاگ هم داغون بشه؟
عجب دودی!
کجا آتش گرفته؟
گمانم آیه ای از آیه های پاک قرآن بود
ولی نه، بیش از اینها بود
شنیدم حضرت آدم به نام او قسم می خورد
و نامش اسم اعظم بود
شبی مریم به یمن پاکی نامش عیسی زاد
و ابراهیم نامش را شفیع خویش و آتش ساخت
عجب دودی ...
عجب صبری!
همان بازوی خیبر گش
کنون در بند بندی سست
همان نایی که نفرینش
جهان را زیر و رو می کرد
کنون آرام ، پشت در....
عجب دودی...
عجب پهلو
عجب رویی
عجب دودی ...
نه این آتش...نه از روغن... نه از کبریت و از سنگ است...از جهل است
کمی از دست شیطان است
و هرمی از همین آتش
روزی خیمه می سوزد...
( عرض ارادتی از : شاهد)
حتی اگر جناب آهستان صدها دلیل و مدرک بیاورد که منظور سید مرتضی از گفتن آن جمله این نباشد که ما می گوییم اما در زمان ما به راستی " در جمهوری اسلامی همه آزادند به جز حزب اللهی ها"!
این همه سال حضرات فضای سینمای کشور را به گند کشیدند و از آن جز ابتذال پیدا و بی پرده چیزی باقی نگذاشتند اما نهایت برخورد با نهایت بی حرمتیشان لغو مجوز انتشار فیلمشان بود که آن هم به لطف اینترنت و سینمای خانگی بیشتر از روی پرده سینما به چشم بینندگان می رسید!!
حالا که یک طلبه وارد این عرصه شده و فیلمی ساخته که حتی دروغ بودن تمامش هم به اندازه ی یک هزارم آن همه صحنه ی موهن ساخت دیگران ضرر به جامعه نمی رساند در کمال ناباوری بازداشت قضایی نصیبش می گردد! ادامه مطلب...
ترافیک حرفها باعث تصادف شد. تا اطلاع ثانوی راه دلم مسدود است...
همین
ازدواج مقدس است و آیینی. و چه زیباست چشمانی نظاره گر باشکوه ترین لحظه ی دو عاشق باشد. هیچ کس نمی داند تاکنون چند خانواده روی کره خاکی مان تشکیل یافته است. شاید هر روز هزاران و میلیون ها ازدواج باشد و ما از آن بی خبر.
اما این روزها، به برکت ابر قدرت رسانه، همه از یک ازدواج خبر می دهند و سخن می گویند:
ازدواج در خانواده ی سلطنتی انگلستان!
ادامه مطلب...